كلبه وبلاگ شما رو يه غريبه آشنا به نام درخت سبز برام فرستاد

خوش به حال شما كه اينقدر زيبا و دلنشين شعر مي گين من هم علاقه زيادي به نويسندگي ونوشتن دارم البته داستان كوتاه كار مي كنم ولي خوب من تهراني نيستم و يك دختر شهرستاني مشكلات زيادي داره توي شهر ما يه انجمن يا يه استاد ادبيات كه كلاس خصوصي بزاره نيست

اي خوشا آن انتظاري كه دم به دم مثل انتظار رسيدن عقربه هاي ساعت به صفر طي شود اي آندم كه انتظار نوشتن من نيز با عشق به سراچه دفترهاي شعرم دوباره از نو آغاز شود

خوشحالم كه سري به اين كلبه زدم البته ببخشين ظاهرا درياچه و بيشه وارونه توي درياي قطره هاي رباعي است نه كلبه چون تمام وبلاگتون رو نگاه كردم خبري از كلبه نبود

با تشكر نازنين