سلام . شعرهات قشنگتر شدن . چند تا رباعي برات مي نويسم.
با اشک حنائيت عجب رقصيدي
رقصيدي واز درد به خود پيچيدي
خون ريخت ز لبهاي ظريفت اي زخم
وقتي که به ريش_ مرگ مي خنديدي
???
يک عمر فقط دورتو مي گرد يد م
هر چند که مثل تو نمي تا بيد م
سرگيجه گرفته ام خدايا از بس
مانند زمين به دور چرخيد م
???
بر روسري اش ، هميشه جا پاي گل است
آن روسري ِ قشنگ ، صحراي گل است
هر چند که خانمي ،برآزند? اوست
در بازي ِ زندگييم ،آقاي گل است
حسين اعتصامي فرد-- فسا