• وبلاگ : شــعـــركـــده
  • يادداشت : تنها هنر رود
  • نظرات : 15 خصوصي ، 35 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام . شعرهات قشنگتر شدن . چند تا رباعي برات مي نويسم.

    با اشک حنائيت عجب رقصيدي

    رقصيدي واز درد به خود پيچيدي

    خون ريخت ز لبهاي ظريفت اي زخم

    وقتي که به ريش_ مرگ مي خنديدي

    ???

    يک عمر فقط دورتو مي گرد يد م

    هر چند که مثل تو نمي تا بيد م

    سرگيجه گرفته ام خدايا از بس

    مانند زمين به دور چرخيد م

    ???

    بر روسري اش ، هميشه جا پاي گل است

    آن روسري ِ قشنگ ، صحراي گل است

    هر چند که خانمي ،برآزند? اوست

    در بازي ِ زندگييم ،آقاي گل است

    حسين اعتصامي فرد-- فسا