سلام دوست عزيزم. به احترام شما و وقت ارزشمندتان همين جا غزلم را تقديم ميکنم[گل]
اگر روزي شدم مجنون، تو با من مهرباني کن
دلم نشکن دمي بنشين و با من هم زباني کن
اگر روزي شدم مجنون، مکن از خاطرم بيرون
اگر خون شد دلم از غم، تو با من شادماني کن
که من با ياد تو عمريست مظلومانه مي سوزم
بيا و يک گذر بر سينه ي آتشفشاني کن
شکستي شيشه ي دل را به سنگ تيز بي مهري
نمي نالم ولي ترس از بلاي آسماني کن
سلوک عاشقان مقبول عقل مصلحت بين نيست
اگر پر را به آتش مي زني اي دل، نهاني کن
اگر نامهرباني کرد يار آتش اندامت
تو چون پروانه در آغوش گرمش جان فشاني کن
محمد بيدخوني بهار ??
من مدتي است که وبلاگتان را لينک کرده ام و از اشعار زيبايتان لذت مي برم. شما هم اگر قابل دانستيد لطفا لينک کنيد[گل]