• وبلاگ : شــعـــركـــده
  • يادداشت : سوگ
  • نظرات : 17 خصوصي ، 103 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7      >
     
    + ع.ربيعي 
    کامنتم اداي احترام بود به تمام شاعران آييني واقعي
    اما ماجراي مسخره کردن و...اينها که ناراحتم کرد باعث شد
    اينجا بنويسمش با رويکرد!!! شما(نميدانم چه واژه اي مناسب است!) که شعرهايتان را دوست دارم
    + ع.ربيعي 


    سلام

    توي اين دنيا

    گاهي افرادي پيدا ميشوند که تسلي ميشوند براي اندوهت

    يادت مي اندازند:در اقليت بودن تنها بودن نيست...

    که باعث ميشوند بفهمي که نه!هنوز هم هستند بچه هايي که هم درد تو هستند ...که دنبال راه ميگردند

    بچه هايي که وقتي از مدرسه به خانه ميرسي با اعصاب خورد

    از دست همکلاسي هايت که في سکرتهم يعمهون اند و با بيسوادي محض و لجاجت ميخواهند دينت را اعتقاد و ارزش هايت را زير سوال ببرند!که انگار حرفاه هاي محکم و منطقي ات را نميشنوند که مثلا دم از حقوق زن ميزنند و احترام به آن درحالي که خودشان را عروسک خيابان ميکنند انگار نه انگار که به بدترين شکل خودشان بديهي ترين حقوقشان را زير پا ميگذارند!

    يا حتي از دست آقاي روحاني که زير لب تبارک الله احسن الخالقيني نثارت ميکند

    از دست مردهاي به ظاهر مذهبي(که توي شهر من زيادند)و در کنار صلواتي که به لب دارند،شبگردي هاي عياشانه هام به جاست

    يا از دست معلم معارف اسلامي وقتي عکس بدحجابش را توي فيس بوک و ارادت عميقشان را به حضرت بودا ميبيني و ميخواني و دلت ميگيرد که معرفتش چقدر و چقدر سطحي است

    وقتي تنهايي...!تو و اعتقادت

    دفترشان را باز ميکني و ميخواني:...جان دادن ما براي او باشد کاش...!

    بچه هايي که (لرزش شانه شان)بهت ثابت ميکند راست اند!که قايم نشده اند پشت ريا که البته آنجه از دل برايد لاجرم...

    آرامش ميگيري

    گيرم که ديگران با ديدن ظاهر بسيار ساده اش توي تلويزيون مسخره ات کنند و بگويندکه شعر هاي اين را ميخواني؟!!!

    يا بشنوي اين حرفهارا که اين ها متظاهر و چاپلوس اند و...نميفهمند انگار!که زدن بعضي حرفها شوخي نيست...که (آن ها)رخصت سراييدنشان را به هرکسي نخواهند داد

    مهم ارامشي است که خيالت پيدا ميکند...که توي نسل به باد گمراهي رفته ات،کساني هستند هنوز که ميفهمند و ميخواهند، که جسارت ميکنند،حرفشان را ميزنند،محکم و خالص

    وقتي که باور ميکني:در اقليت بودن تنها بودن نيست

    چه بسا گروهي اندک که بر بسياران غلبه کردند...!

    آبي باشيد

    غريق درياي مهرباني بيکرانش


    بيهوده ترك نخورده لبهاي كوير...

    سلام.

    زيبا بود.

    اجرتون با امام حسين(ع).

    سلام بر ميلاد عزيز

    چيزكي نوشته‌ام


    بنام خدا .با مطلبي تحت عنوان " اصولگرايان متوهم سوژه رسانه ها" بروزم. منتظر بازديد و نظردهي شما. نقدي بر توهين ها و هجمه ها به دولت از سوي آقازادگان خودخواه. يا علي


    با سلام و احترام

    به يک شعر عاشورايي دعوتيد


    سلام

    بي نهايت زيبا بود..

    من وبلاگتون رو لينک مي کنم با اجازه . به من هم سر بزنيد

    برادر خوبم سلام

    احتراما دعوتيد به ماه شب چهارده

    دلنوشته اي با نام (باور کن مرا...)

    شاد باشي

    ياعلي



    سلام
    به خواندن شعري تازه دعوتيد

    سلام بر آقا ميلاد

    زيبا بود

    استفاده کردم

    ممنونم

    ...ممکن است مرا بشناسيد !

    با چند دوبيتي عاشورايي به روزم


    زنده باد استاد .

    بسيار رباعي خوبي بود .

    ياحق .

    با سلام و احترام بر محضر شريف شما زحمتکش عرصه ي ادبيات و هنر


    بروزم با موضوعات زير :

    1- خبر انتشار اولين کتاب شعر در سبک و قالب زلال در ايران و تاجيکستان ( در دو زبان ).
    2- دو زلال در استقبال از اولين مجموعه ي چاپي شعر زلال .
    3- خبر تمديد فراخوان اينترنتي شعر زلال
    4- خبر تدريس سبک زلال در سطوح دانشگاهي برخي کشورها از سال آينده.


    سلام
    عادت ندارم از کسي تعريف کنم
    ولي شعراتون فوق العاده ن
    فقط همينو ميتونم بگم!


    درود

    خواب ديدم (نيستي) تعبير آمد (مي رسي)

    هر چه من ديوانه بودم ابن سيرين بيش تر!


    به روزم با جنوني و منتظر نقد و نظر شما ... با سپاس

    سلام آقا ميلاد
    اين رباعي تون رو خونده بودم و دوباره خوندنش لذتي دوباره بود
    منم با غزلي به روزم
     <    <<    6   7      >