رباعي بسيار زيبايي بود.اما به نظر من دو مصراع اول هنوز جا براي كار بيشتر را دارد و مي تواند بهتر از اين باشد.اما انديشه ي زيباي آن اين كمبود را جبران مي كند.
موفق باشيد.
سلام.
به روزم و منتظر حضورتون...
گاهي در رويا به شهري مي روم در بهشت نامش را به گوشم خوانده اند : دانزانستان
سلام .... مرسي كه سر زديد خيلي خوشحال شدم ..... يه شعر براي معنيه اسم وبلاگم گذاشتم ......... اين زبان قديمي شعراي من هم دردسر شده ....... با دوستان قرار گذاشتيم كه شعرامو به جز زبانش نقد كنند تا من اين شعرامو كه براي قبل از ساخت وبلاگم هست بزارم تا نوبت به شعراي جديدم برسه كه زبانشون جديد هست .... شما هم اگه اين كارو بكنيد لطف مي كنيد .. مرسي منتظر هستم
سلام ميلاد جان
به روزم و...
منتظر
اي دست مكن فاش اگر هست خبر
اي پاي مگو هيچ اگر بود سفر
آن روز اگر مهر به لب هاي من است
اي عشق نمايان بشو از دل به بصر
سلام ... رباعي هاي بسيار زيبا و خواندني داريد من البته غزل مي گم اين تنها رباعي بود كه گفتم ولي خوشحال ميشم به من هم سري بزنيد
دوست داري تا بداني كيستم ؟؟!!! ....
منتظر شما ... در پناه حق
خيلي زيبا بود.(البته فكر مي كنم بيشتر زيباييش و مديون انديشه ي تازه شه.)
همچنان موفق باشيد.