از حق بنويس از حقوقي مرده
از نسل شكست خورده ي افسرده
از تيرگي از قرون وسطائيمان
افسردگي و اميد پوشاليمان
ما مشت گره كرده نداريم استاد
از عشق نوشنيم فقط عشق استاد!
حرم از دست حرامي ! افترا يعني اين
با تو ام فحش و شكنجه شده قسمي از دين؟
با تو كه شاعر درباري قرنم شده اي
نكند مستند دين مسلم شده اي؟
دلم نمي خواست اينجوري شعر بگم اما در برابر شعر تو كه پر از توهين و افترا بود بازم جاي شكرش باقيه تازه توي بيت حرامي قذفم كردي!!! لااقل مستند بنويس كه مستحق حد نباشي
دين ما مثل شما فحش ندارد هرگز
نگذارد كه دلي سخت ببارد هرگز....